کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرگوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرگوار
لغتنامه دهخدا
گرگوار. [ گ ِ رِ ] (اِخ ) گرگوار اول که او را گرگوار بزرگ نیزمیگویند، در 540م . در رم متولد شد و از سال 590 تا 604م . دارای مقام پاپی بود. وی موجد لیترچای و مناسک گرگواری میباشد، نمازی که بیاد فدا شدن خون عیسی در کلیسیا خوانده میشود. || گرگوار دوم در...
-
گرگوار
لغتنامه دهخدا
گرگوار. [ گ ِ رِ ] (اِخ ) (آبه ...)از مشاهیر سیاستمداران و مؤلفان فرانسه است . وی بسال 1750م . در نزدیکی «لونوبل » متولد شد و بسال 1831م . درگذشت . وی هرچند منسوب به گروه راهبان بود بسال 1789م . به وکالت مجلس عمومی انتخاب شد و پس از آن از مدافعان جد...
-
واژههای مشابه
-
گرگوار ایلومیناتر
لغتنامه دهخدا
گرگوار ایلومیناتر. [ گ ِ رِ ت ُ] (اِخ ) غریغوریوس منور.از جمله مبلغین مسیحی است که از سال 294م . در ارمنستان مشغول تبلیغ بود و مردم را به دین عیسوی دعوت میکرد. رجوع به یشتها تألیف پورداود ج 1 ص 176 شود.
-
جستوجو در متن
-
غرغوار
لغتنامه دهخدا
غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] (اِخ ) گرگوار. نام سیاستمداری است . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.
-
غرغوار
لغتنامه دهخدا
غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گرگوار ، و 16 پاپ بدین نام خوانده شده اند. (از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.
-
غریغوار التوری
لغتنامه دهخدا
غریغوار التوری . [ غ ِ غ ُ رُت ْ ت َ ] (اِخ ) تعریب گرگوار دو تورس . رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 36 و رجوع به گرگوار دو تورس شود.
-
گرگوری ایلومیناتر
لغتنامه دهخدا
گرگوری ایلومیناتر. [ گ ِ رِ گ ُ ت ُ ] (اِخ ) رجوع به گرگوار ایلومیناتر شود.
-
غرغوار
لغتنامه دهخدا
غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] (اِخ ) نام پنج تن از قدیسین مسیحیان است . (از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.
-
بارکیریفوریوس
لغتنامه دهخدا
بارکیریفوریوس . (اِخ ) مکنی به ابی الفرج بن هارون المتطبب ملطی نصرانی . اوراست : کتاب مختصرالدول ، در تاریخ . (الفهرست ). این نام مصحف «بار گریفوریوس » (گرگوار) است . رجوع به ابوالفرج بارگریفوریوس شود.
-
بارهبرواس
لغتنامه دهخدا
بارهبرواس . [ هَِ ] (اِخ ) گرگوار (ابوالفرج ) ابن العبری متوفی بسال 685 هَ. ق . مؤلف تاریخ سیریاکم و تاریخ روحانیت (نصاری ). رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ اول ص 47 و ابن عبری در همین لغت نامه شود.
-
وادنه آ
لغتنامه دهخدا
وادنه آ. [ ن ِ ] (اِخ ) نام جلگه ای بوده است در کنار دریای شمالی صفحات ماوراء قفقاز که گرگوار مبلّغ ارمنی دین مسیح را در زمان سان سان پادشاه اشکانی ماساژت بدم اسب وحشی بستند و در آن جلگه رها کردند تا هلاک شد. (از تاریخ ایران باستان تألیف حسن پیرنیا ...
-
هانری چهارم
لغتنامه دهخدا
هانری چهارم . [ ی ِ چ َ رُ ] (اِخ ) (1050-1106 م .) پادشاه آلمان ، پسر هانری سوم ، که در سال 1056 پس از مرگ پدر، در سن 6سالگی به امپراتوری آلمان انتخاب شد. نزاع وی با گرگوار هفتم پاپ مقدس ، بر سر ریاست کلیسا در تاریخ معروف است . این مجادله و کشمکش به...
-
گریگوار
لغتنامه دهخدا
گریگوار. [ گ ِ ] (اِخ ) مبلغ دین مسیح در ارمنستان ، پسر آناگ قاتل خسرو اشکانی پادشاه ارمنستان که با اردشیر بابکان همدست بود. مرگ او بدین شکل بود که گریوار را بدم یک اسب وحشی بسته آن را درکنار دریای شمالی در جلگه ای موسوم به وادنه آ رها کردند. بدین تر...