کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرو بندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گرو بستن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ تَ) (مص ل .) شرط بستن .
-
النگ گرو
لغتنامه دهخدا
النگ گرو. [ اُ ل َ گ ِ گ ِ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در 38 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه و معتدل است . سکنه ٔ آن 7 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
بی گرو
لغتنامه دهخدا
بی گرو. [ گ ِ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) (از: بی + گرو) بدون وثیقه : بی گرو و گواهی هزار تومان از من بقرض گرفته و حالا دو سال است او سواره است و من پیاده . (یادداشت مؤلف ). رجوع به گرو شود.
-
تیلَه گُروَ
لهجه و گویش بختیاری
tila-gorva بچه گربه.
-
پلستن ل گرو
لغتنامه دهخدا
پلستن ل گرو. [ پْل ِ / پ ِ ل ِ ت َ ل ِ گْرِوْ / گ ِ رِوْ ] (اِخ ) کرسی بخشی از ایالت «کت دو نُر» در شهرستان لانون بر کنار دریای مانش دارای 3198 تن سکنه .
-
از گرو در اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
خلص
-
در گرو قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
قبر
-
از گرو در نیامدنی
دیکشنری فارسی به عربی
لايعوض
-
سبیل گرو گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
ضمانت دادن
-
ریش گرو گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
ضمانت،پادر میانی
-
گیس گرو گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
وساطت زنانه
-
گرو و گروکشی
فرهنگ گنجواژه
گروکشی متقابل.
-
واژههای همآوا
-
گروبندی
لغتنامه دهخدا
گروبندی . [ گ ِ رَ / رُو ب َ ] (حامص مرکب ) شرطبندی . رهان .
-
گرو، () بندی
لهجه و گویش تهرانی
مسابقه پرواز کبوترهای پرشی