کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گروکشی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گروکشی کردن
لغتنامه دهخدا
گروکشی کردن . [ گ ِ رَ / رُو ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به گرو کشیدن شود.
-
واژههای مشابه
-
گرو و گروکشی
فرهنگ گنجواژه
گروکشی متقابل.
-
جستوجو در متن
-
distraint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، گروکشی، توقیف اموال، اکراه و اجبار
-
گرو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: grw'n] gero[w] ۱. چیزی که در نزد کسی بگذارند و در حدود ارزش آن پول قرض کنند به این شرط که هرگاه پول را دادند آن را پس بگیرند؛ گروگان.۲. (اسم مصدر) شرطبندی.۳. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] گرفتاری.〈 گرو باختن: (مصدر لازم) [قدیمی] م...