کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گره بر گره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گره بر گره
لغتنامه دهخدا
گره بر گره . [ گ ِ رِه ْ ب َ گ ِ رِه ْ ] (ص مرکب ) کنایه از سخت مشکل و پیچ در پیچ . (برهان ) (آنندراج ) : کلاهی دگر بود مشکین زره چو زنجیر گشته گره بر گره . فردوسی .مهر دهن در دهن آموخته کینه گره بر گره اندوخته . نظامی .بتن بر یکی آسمان گون زره چو مر...
-
واژههای مشابه
-
گُرّه
لهجه و گویش بختیاری
gorra مقدار گیاه یا گندم چیده شده که در پنجه یک دست بگنجد.
-
complication
گرهافکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] آغاز درگیری در داستان نمایش که باعث پیچیدهتر شدن پِیرنگ میشود
-
bend 2
گرهپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی برای بستن طناب به یک حلقه یا طوقه (loop) یا طنابی دیگر
-
knot 1
گرهِ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحد اندازهگیری سرعت کشتی که برابر با 1852 متر در ساعت است
-
node of Ranvier
گرهِ رانویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرورفتگیهایی که در طول غلاف میلین یاختههای عصبی در بین یاختههای شوان (schwann) وجود دارد
-
knot 2
گرهِ ملوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهای از گرهها که در دریانوردی کاربرد ویژه دارد
-
tie point
گرهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که دو یا چند واحد نقشهبرداری یا عکسی را به هم پیوند میدهد
-
gangliocyte
گرهیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یاختۀ عصبی متـ . یاختۀ گرهی ganglion cell
-
گِرِه کِفت
لهجه و گویش بختیاری
gere keft گرهى که به شکل پروانه زده شود و به آسانى باز شود.
-
sheet bend, swab hitch, becket bend, single bend, single Hiliard bend, becket knot, weaver’s knot, becket hitch, weaver’s hitch
گرهپیچ بَندینَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی برای بستن سریع و محکم سر یک طناب به حلقه یا چشمی طناب دیگر با ضخامت متفاوت
-
carrick bend, sailer’s knot
گرهپیچ عبوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهپیچی که از آن برای اتصال دو طناب استفاده میکنند
-
diamond carrick bend
گرهپیچ عبوری لوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهپیچ عبوری که پیش از کشیده شدن از دو سو شکل لوزی پیدا میکند و تفاوت آن با گرهپیچ عبوری ساده آن است که انتهای آن همبندی نمیشود
-
fisherman’s bend, anchor bend, studding sail halyard bend, fisherman’s knot
گرهپیچ ماهیگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهپیچی برای محکم بستن طناب به حلقه یا چشمی