کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرهگشایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] goroh = گروه
-
گره
فرهنگ فارسی معین
(گَ رَ) [ معر. ] (اِ.) ظرف آب ، سبو.
-
گره
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ) (اِ.) واحد طول قدیم مساوی 116 ذرع .
-
گره
فرهنگ فارسی معین
(گِ رَ یا رِ) [ په . ] (اِ.) 1 - پیچیدگی و درهم شدگی نخ و ریسمان یا چیز دیگر. 2 - برآمدگی هایی از ساقه که برگ ها روی آن قرار دارند. 3 - مشکل ، گرفتاری . ؛ ~بر ابرو زدن کنایه از: رو ترش کردن ، عبوس شدن .
-
گره
دیکشنری فارسی به عربی
حزمة , حلقة , ربطة , زمجرة , عقدة , فکرة , کتلة ، أُربَة
-
گُرّه
لهجه و گویش بختیاری
gorra مقدار گیاه یا گندم چیده شده که در پنجه یک دست بگنجد.
-
گره
لهجه و گویش تهرانی
یک شانزدهم ذرع 6/5 سانتیمتر
-
گره
لهجه و گویش تهرانی
کبوتری که به محض بلند شدن از زمین شروع به معلق زدن میکند.
-
گیتی گشایی
لغتنامه دهخدا
گیتی گشایی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل گیتی گشای . جهانگیری . جهانگشایی .
-
problem solving
مشکلگشایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] پردازش شناختی بهمنظور یافتن راهحل برای مشکلات مشخص، با انجام یک سلسله عملیات
-
عالم گشایی
لغتنامه دهخدا
عالم گشایی . [ ل َگ ُ ] (حامص مرکب ) جهانگشایی . کشورگیری : برفتن دگرباره لشکر کشیدبه عالم گشائی علم برکشید. نظامی .به عالم گشائی فرشته وشی نه عالم گشائی که عالم کشی .نظامی .
-
عقده گشایی
لغتنامه دهخدا
عقده گشایی . [ ع ُ دَ / دِ گ ُ ] (حامص مرکب ) گشودن گره . (فرهنگ فارسی معین ). || حل مشکلات و آشکار نمودن کار مشکل و دشوار. (ناظم الاطباء). مشکل گشائی . (فرهنگ فارسی معین ) : خاری که در این بادیه بیکار نمایداز آبله ٔپای طلب عقده گشائی است .میرزا صائب...
-
forest opening
جنگلگشایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] طراحی و ساخت جاده برای دسترسی به مناطق مختلف جنگلی
-
جهان گشایی
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ) (حامص .) جهانگیری .
-
عقده گشایی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - مشکل گشایی .2 - ارضاء امیال سرکوب شده .