کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرنج بشیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گرنج بشیر
/gorenjbešir/
معنی
شیربرنج؛ شیربا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرنج بشیر
لغتنامه دهخدا
گرنج بشیر. [ گ ُ رَ / رِ ب ِ ] (اِ مرکب ) شیربرنج است و آن شله ای باشد که با شیر پزند. (برهان ) (آنندراج ) : کوهان ثور روغن کرده ست تا پزدخوان ترا گرنج بشیر اندر آسمان .سوزنی (از آنندراج ).
-
گرنج بشیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gorenjbešir شیربرنج؛ شیربا.
-
واژههای مشابه
-
گرنج خانه
لغتنامه دهخدا
گرنج خانه . [ گ ُ رِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب )زایشگاه . جای زادن بچه . (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 325). || بازخانه و قفس باز. (ناظم الاطباء).