کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرم و سرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گرم عنان
فرهنگ فارسی معین
( ~ . عِ) [ فا - ع . ] (ص مر.) 1 - تند، سریع ، 2 - پرشور، پرشوق .
-
گرم گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص م .) کسی را مورد تفقد قرار دادن .
-
گرم گشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ تَ)(مص ل .)بی قرار شدن ، خشمگین شدن .
-
گرم خو
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص مر.) تندخو.
-
گرم سخن
فرهنگ فارسی معین
( ~ .سُ خَ)(ص مر.) خوش صحبت ، خوش گفتار.
-
گرم گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) میان روز که هوا بسیار گرم است .
-
دسی گرم
لغتنامه دهخدا
دسی گرم . [ دِ گ ِ رَ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) یک دهم گرم . عشر گرم .
-
ده گرم
لغتنامه دهخدا
ده گرم . [ دِه ْ گ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در سه هزارگزی جنوب خاوری ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان . سکنه ٔ آن 403 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
مولکول گرم
لغتنامه دهخدا
مولکول گرم . [ م ُ ل ِ کو گْرَ / گ ِ رَ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) (اصطلاح شیمی ) مول . جرم مولکولی یک ماده که برحسب گرم بیان شود، مثلاً 18 گرم برای آب . (فرهنگ اصطلاحات علمی ).
-
میلی گرم
لغتنامه دهخدا
میلی گرم . [ گ ِ رَ ] (فرانسوی ،اِ مرکب ) یک هزارم گرم .
-
بازار گرم
لغتنامه دهخدا
بازار گرم . [ رِ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بازار بارونق ، رایج ، پرخریدوفروش ، بسیارمعامله .
-
چشمه ٔ گرم
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ گرم . [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان ). آفتاب . (ناظم الاطباء). مرادف چشمه ٔ خاوری . (مجموعه ٔ مترادفات ص 13).
-
دسی گرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: décigramme] desigeram واحد اندازهگیری جرم، معادل یکدهم گرم.
-
میلی گرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: milligramme] miligeram واحد اندازهگیری وزن، برابر با یکهزارم گرم.
-
سانتی گرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: centigramme] sāntigeram واحد اندازهگیری جرم، معادل یکصدم گرم.