کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرمگه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرمگه
لغتنامه دهخدا
گرمگه . [ گ َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف گرمگاه : چرخ از سموم گرمگه ، زاده وبا هر چاشتگه دفع وبا را جام شه یاقوت کردار آمده . خاقانی (چ سجادی ص 291).بس زار که بگذاشتیم روزچون گرمگهش بود بامداد.مسعودسعد (دیوان چ رشید یاسمی ص 99).رجوع به گرمگاه شود.
-
جستوجو در متن
-
چاشتگه
لغتنامه دهخدا
چاشتگه . [ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) هنگام چاشت . زمان چاشت . وقت چاشت . چاشتگاه . چاشتگاهان . چاشتگاهی : با سماع چنگ باش از چاشتگه تا آنزمانک بر فلک پیدا شود پروین چو سیمین شفترنگ . عسجدی .چرخ از سموم گرمگه زاده وبا هر چاشتگه دفع وبا را جام شه یاقوت کردار...