کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرفج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرفج
لغتنامه دهخدا
گرفج . [ گ َ ف َ ] (اِ) همان عرفج ، گیاهی که بدان آتش افروزند و به عربی ابوسریع نامند بواسطه ٔ زود گرفتن آتش در آن . (رشیدی ). در انجمن آرای ناصری به غلط گرمج ضبط شده است و در برهان کرفج است .
-
جستوجو در متن
-
غرفج
فرهنگ فارسی معین
(غُ فَ) (اِ.) = گرفج : هر هیزمی که زود آتش در آن افتد.
-
غرفج
لغتنامه دهخدا
غرفج . [ غ ُ ف ُ ] (اِ) درمنه و آتشگیره . (برهان قاطع) (آنندراج ). درمنه که آتش زود در او گیرد. گرفج . (فرهنگ رشیدی ). رجوع به درمنه شود. || هر هیزمی که زود آتش در آن افتد، وبه عربی ابوسریع خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج ).