کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گرزن
/garzan/
معنی
۱. تاج مرصع که در قدیم روی تخت بالای سر پادشاهان میآویختهاند؛ تاج.
۲. طرز قرار گرفتن گلها بر روی شاخهها، مانند گل گاوزبان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرزن
لغتنامه دهخدا
گرزن . [ گ َ زَ ] (اِ) از جمله ٔ مهمترین انواع گل آذین ها گرزن است .گرزن که هر دم گل آن به یک گل ختم میشود از یک طرف یا دو طرف آن دم گلهای دیگر بیرون می آید که به گلی ختم میشود و گرزن یک طرفی یا دو طرفی میسازد و ممکن است متناوباً یک دم از گلی از راست...
-
گرزن
لغتنامه دهخدا
گرزن . [ گ َ زَ ] (اِ) تاج مرصع که در قدیم بالای سر پادشاهان عجم آویختندی . (انجمن آرا) (آنندراج ). تاج مرصعی بود کیان را بسیار بزرگ و سنگین و آن را بر بالای تخت محاذی سر ایشان با زنجیر طلا می آویختند. گویند در آن صد دانه مروارید بود هر یک بقدر بیضه ...
-
cyme
گرزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] هرنوع گلآذین محدود
-
گرزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گرزین› [قدیمی] garzan ۱. تاج مرصع که در قدیم روی تخت بالای سر پادشاهان میآویختهاند؛ تاج.۲. طرز قرار گرفتن گلها بر روی شاخهها، مانند گل گاوزبان.
-
گرزن
فرهنگ فارسی معین
(گَ زَ) (اِ.) تاج ، تاج مرصع . گرزین هم گفته شده .
-
واژههای مشابه
-
dichasium, dichasial cyme
گرزن دوسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گلآذینی محدود که در امتداد دو محور رشد میکند و یک یا چند جفت محور جانبی متقابل تشکیل میدهد
-
scorpioid cyme, cincinnus
گرزن کژدمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گلآذینی محدود که انشعابات آن در جهتهای متناوب هر محور بهصورت متوالی باز میشوند و ظاهری زانودار یا زیگزاگی دارند
-
helicoid cyme, bostryx
گرزن مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی گرزن یکسویه که در آن انشعابات فقط در یک جهت هر محور بهصورت متوالی باز میشوند و حداقل در مراحل اولیۀ تکوین ظاهری مارپیچی دارند
-
thyrse
خوشهگرزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گلآذینی فرعی با محور مرکزی نامحدود حامل گرزنهای دُمگلدار متقابل و جانبی
-
علی گرزن
لغتنامه دهخدا
علی گرزن . [ ع َ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چمچمال ، بخش صحنه ، شهرستان کرمانشاهان . دارای 462 تن سکنه . آب آن از رود گاماسیاب تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوب و توتون است اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن در تابستان اتومبیل رو است .این ...
-
dichasial
گرزندوسویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] مربوط یا شبیه به گرزن دوسویه
-
monochasium
گرزن یکسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گلآذینی محدود که فقط در امتداد یک محور تکوین مییابد
-
monochasial
گرزنیکسویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] مربوط یا شبیه به گرزن یکسویه