کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردی چاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردی چاه
لغتنامه دهخدا
گردی چاه . [ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه دوراهی حرمک به زابل میان دوراهی حرمک و تاسوکی ، واقع در 32500هزارگزی دوراهی حرمک .
-
واژههای مشابه
-
گَردی
لهجه و گویش تهرانی
روسری نازک
-
گیتی گردی
لغتنامه دهخدا
گیتی گردی . [ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل گیتی گرد. گردش کردن در گیتی . گشتن در جهان . جهانگردی .
-
کوچه گردی
لغتنامه دهخدا
کوچه گردی . [ چ َ / چ ِ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل و حالت کوچه گرد. محله گردی . (فرهنگ فارسی معین ).- امثال : یا کوچه گردی می شود یا خانه داری ؛ به سرزنش به زنانی که بسیار به مهمانی و گردش روند، گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).|| طوافی . || خانه بدوش...
-
anisotropy
ناهمسانگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناهمسانی خواص فیزیکی محیط در تمام راستاها
-
disaster tourism
فاجعهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفر به محلی مصیبتزده که هدف از آن عمدتاً بازدید از آن محل است
-
factory tourism
کارخانهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدید گردشگران از کارخانهها برای مشاهدۀ فرایند تولیدات آنها
-
farm tourism, agricultural tourism, farm stay tourism, vacation farm tourism
مزرعهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شکلی از گردشگری روستایی مبتنی بر بازدید از مزارع فعال و مشارکت در فعالیتهای آنها برای تفریح
-
reality tourism
واقعیتگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفر به مناطق کمترتوسعهیافته و ناپایدار سیاسی برای آشنایی مستقیم با شیوۀ زندگی در آن مناطق
-
surfing 2, websurfing
وبگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] گردش در محیط وب بیآنکه لزوماً هدف خاصی دنبال شود
-
sports tourism
ورزشگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که در آن گردشگران به دیدن یا شرکت در مسابقات ورزشی میروند
-
isotropy
همسانگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] همسانی خواص فیزیکی محیط در تمام راستاها
-
poverty tourism, poorism
کوخگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدید گردشگران از محلههای فقیرنشین برای مشاهدۀ شیوۀ زندگی آنها
-
backpacking
کولهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفر یا پیادهروی طولانی که در آن گردشگر برای حمل پوشاک و وسایل خود از کولهپشتی استفاده میکند