کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردونۀ تک ـ بس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردونۀ تک ـ بس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← گردونۀ تکنویس ـ بسخوان
-
واژههای مشابه
-
گردونه
لغتنامه دهخدا
گردونه . [ گ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) بمعنی گردون است . (برهان ). ارابه . عراده . چرخ . گاری : به گردونه ها بر چه مشک و عبیرچه دیبا ودینار و مشک و حریر.فردوسی .
-
گردونه
واژگان مترادف و متضاد
۱. چرخ ۲. ارابه، گاری
-
گردونه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) gardune ۱. چرخ؛ ارابه؛ گاری.۲. هرچیز شبیه چرخ که دور خود بچرخد.
-
گردونه
فرهنگ فارسی معین
(گَ نِ) (اِ.) ارابه ، گاری ، چرخ .
-
گردونه
دیکشنری فارسی به عربی
ترخيص
-
گردونه ٔ داود
لغتنامه دهخدا
گردونه ٔ داود. [ گ َ ن َ / ن ِ ی ِ وو ] (اِخ ) نعش و بنات النعش کبری .
-
گردونه کش
لغتنامه دهخدا
گردونه کش . [ گ َ ن َ/ ن ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کشنده ٔ ارابه و گردونه .
-
گردونه کندرو
دیکشنری فارسی به عربی
دودة بزاقة
-
chariot burial, wagon burial
تدفین گردونهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفینی که در آن گردونۀ جنگی با سازوبرگ باشد و اسبهای آن در کنار جسد دفن شده باشد
-
جستوجو در متن
-
حافظۀ تک ـ بس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← حافظۀ تکنویس ـ بسخوان
-
WORM
تک ـ بس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← تکنویس ـ بسخوان
-
رسانۀ تک ـ بس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← رسانۀ تکنویس ـ بسخوان