کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردونه داود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گردونه کش
لغتنامه دهخدا
گردونه کش . [ گ َ ن َ/ ن ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کشنده ٔ ارابه و گردونه .
-
گردونه کندرو
دیکشنری فارسی به عربی
دودة بزاقة
-
گردونۀ تک ـ بس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← گردونۀ تکنویس ـ بسخوان
-
chariot burial, wagon burial
تدفین گردونهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفینی که در آن گردونۀ جنگی با سازوبرگ باشد و اسبهای آن در کنار جسد دفن شده باشد
-
WORM drive
گردونۀ تکنویس ـ بسخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که بهکمک آن میتوان اطلاعات را بر روی دیسک (disc) نوری گذاشت یا از آن خواند؛ دادهها فقط یک بار قابل نوشتن است و پس از آن فقط قابل خواندن است متـ . گردونۀ تک ـ بس
-
جستوجو در متن
-
باروت
لغتنامه دهخدا
باروت . (اِ)بارود. یَمسو. (برهان ). بارو. (در کلام قدما و اکابردیده نشده و مستحدث است ). (رشیدی ). شوره . دارو. (اسدی ). اَشوش . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). ملح البارود.(دزی ج 1). ملح صینی . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). حجر آسیوس . اسیوس . اسیوش . ح...