کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردنی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گردنی کردن
معنی
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) سرکشی کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردنی کردن
لغتنامه دهخدا
گردنی کردن . [ گ َ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سرکشی و نافرمانی کردن باشد. (برهان ) : بار خدائی به سرت اندر است مردم را گر نکنی گردنی .ناصرخسرو.
-
گردنی کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) سرکشی کردن .
-
واژههای مشابه
-
گردنی زدن
لغتنامه دهخدا
گردنی زدن . [ گ َ دَ زَ دَ ] (مص مرکب ) نوعی ضرب دست که بر گردن زنند. (از آنندراج ) : پیش مرغان گر به آن قد سرو را نسبت کنندطوق قمری بشکند از بس زنندش گردنی .محمدقلی سلیم (از آنندراج ).
-
پس گردنی
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ دَ) (اِمر.) زدن با کف دست به پشت گردن کسی .
-
نرم گردنی
لغتنامه دهخدا
نرم گردنی . [ ن َ گ َ دَ ] (حامص مرکب ) اطاعت . فروتنی . فرمانبرداری . (ناظم الاطباء). خضوع . (از منتهی الارب ). انقیاد. خشوع . تواضع. تطاوع . (یادداشت مؤلف ) : گر وی به دست بخت بگیرد عنان چرخ جز نرم گردنی نکند چرخ توسنش .سوزنی .
-
پشت گردنی
لغتنامه دهخدا
پشت گردنی . [ پ ُ گ َ دَ ] (اِ مرکب ) زخم با کف دست بر قفا. ضربه ٔ با دست به پشت گردن . سیلی که به پشت گردن نوازند. کاج . پی سر. قفا. صَفع. قذل . (منتهی الارب ).- پشت گردنی خوردن ؛ قفا خوردن .- پشت گردنی زدن ؛ گردنی زدن . سیلی به پشت گردن زدن . صفع...
-
پس گردنی
لغتنامه دهخدا
پس گردنی . [ پ َ س ِ گ َ دَ ] (اِ مرکب ) اسم است زخم کف دست را بر قفا. زدن باکف به پشت گردن کسی . پی سر. پشت گردنی . کاج . قفا.
-
پس گردنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pasgardani ضربهای که با دست به پشت گردن کسی بزنند.
-
زیر گردنی
لهجه و گویش تهرانی
گوشت زیر حلقوم گوسفند.
-
پس گردنی
لهجه و گویش تهرانی
ضربه دست به پشت گردن
-
nuchal plane
سطح پسِگردنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] سطح خارجی استخوان پسِسری بین سوراخ بزرگ (foramen magnum) و خط پسِگردنی
-
قاشقی و پس گردنی
لهجه و گویش تهرانی
کتک
-
جستوجو در متن
-
غاز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) مرغی است شبیه مرغابی امابزرگ تر از آن با گردنی دراز و وزنی حدود 12 کیلوگرم که مانند مرغابی و اردک غذایش را در آب جستجو می کند. ؛ ~ چراندن کنایه از: بر اثر بیکاری وقت خود را بیهوده تلف کردن .