کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردنکلفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گردنکلفت
مترادف و متضاد
۱. زورمند، قلچماق، نیرومند
۲. زورگو، قلدر، ≠ نزار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردنکلفت
واژگان مترادف و متضاد
۱. زورمند، قلچماق، نیرومند ۲. زورگو، قلدر، ≠ نزار
-
واژههای همآوا
-
گردن کلفت
لغتنامه دهخدا
گردن کلفت . [ گ َ دَ ک ُ ل ُ ] (ص مرکب ) سطبرگردن . آنکه گردن سطبر دارد. ارقب . (منتهی الارب ). || دشنامی است : این گردن کلفت ها را به اینجا راه ندهید. || بزرگ باقدرت . || قلدر. زورگو.
-
گردن کلفت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] gardankoloft ۱. آنکه گردنی ستبر دارد؛ ستبرگردن.۲. [مجاز] قوی؛ نیرومند.۳. [مجاز] دارای موقعیت ممتاز اجتماعی؛ بانفوذ.
-
گردن کلفت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کُ لُ) (ص .) 1 - نیرومند. 2 - دارای قدرت اجتماعی یا اقتصادی . مجازاً زورگو.
-
گردن کُلُفت
لهجه و گویش تهرانی
قوی و تنومند
-
جستوجو در متن
-
قلچماق
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرزور، زورمند، قلدر، قوی، گردنکلفت ۲. زورگو ≠ ضعیف، نحیف