کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گردشگاه
/gardešgāh/
معنی
جایی که مردم در آنجا گردش و تفرج کنند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پارک، تفرجگاه، تفریحگاه، نزهتگاه
دیکشنری
esplanade, promenade, walk
-
جستوجوی دقیق
-
گردشگاه
لغتنامه دهخدا
گردشگاه . [گ َ دِ ] (اِ مرکب ) جای گردش . محل گردش : کجا پرگار گردش ساز گرددبه گردشگاه اول بازگردد. نظامی .فلک را کرده گردان بر سر خاک زمین را جای گردشگاه افلاک . نظامی .رجوع به گاه شود. || تماشاگاه . تفرج گاه . جائی که برای تفریح بدانجا شوند چون باغ...
-
گردشگاه
واژگان مترادف و متضاد
پارک، تفرجگاه، تفریحگاه، نزهتگاه
-
گردشگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) gardešgāh جایی که مردم در آنجا گردش و تفرج کنند.
-
گردشگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) جای تفریح و گردش .
-
گردشگاه
دیکشنری فارسی به عربی
متنزه , مشي , نزهة
-
جستوجو در متن
-
تفرجگاه
فرهنگ واژههای سره
گردشگاه
-
esplanades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
esplanades، گردشگاه
-
esplanade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
esplanade، گردشگاه
-
walkway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهرو، گردشگاه
-
تفرجگاه
واژگان مترادف و متضاد
تفریحگاه، تماشاگاه، گردشگاه، نزهتگاه
-
purlieu
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فورلیو، گردشگاه، استراحتگاه
-
stoa
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استائو، ایوان یا گردشگاه سرپوشیده
-
باغ و راغ
فرهنگ گنجواژه
گردشگاه طبیعی، خارج شهر.
-
تفرجگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِمر.) گردشگاه ، جای تفرج .