کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردشکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گردشکن
/gerdšekan/
معنی
استخوانی که کاملاً شکسته و از جای اصلی خود جدا شده باشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردشکن
لغتنامه دهخدا
گردشکن . [ گ ِ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) شکستگی استخوان که بالتمام از یکدیگر جدا شود نه به درازا و وریب .
-
گردشکن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) gerdšekan استخوانی که کاملاً شکسته و از جای اصلی خود جدا شده باشد.
-
واژههای مشابه
-
گردشکن شدن
لغتنامه دهخدا
گردشکن شدن . [ گ ِ ش ِ ک َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شکستن بطور گرد. مدور شکستن . گردشکن شدن استخوان یا بازو و یا ران از پهنا.
-
جستوجو در متن
-
قلم شدن، قلم کردن.
لهجه و گویش تهرانی
گردشکن کردن استخوان