کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردبند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گردبند
/gordband/
معنی
۱. آنکه پهلوانان را به بند کشد.
۲. دلیر؛ شجاع.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردبند
لغتنامه دهخدا
گردبند. [ گ ُ ب َ ] (نف مرکب )آنکه پهلوانان را بند کند. شجاع . دلیر : چون برآئین نشسته بود بر اوآن شه گردبند شیرشکر.فرخی .
-
گردبند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gordband ۱. آنکه پهلوانان را به بند کشد.۲. دلیر؛ شجاع.