کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرداله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گرداله
معنی
(گِ لِ) (اِمر.) 1 - خاکه ذغال که آن را به صورت گلوله درمی آورند و به عنوان سوخت استفاده می کردند. 2 - قطعه سنگ تقریباً صاف و معمولاً بزرگتر از قلوه سنگ .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
boulder, eye
-
جستوجوی دقیق
-
گرداله
فرهنگ فارسی معین
(گِ لِ) (اِمر.) 1 - خاکه ذغال که آن را به صورت گلوله درمی آورند و به عنوان سوخت استفاده می کردند. 2 - قطعه سنگ تقریباً صاف و معمولاً بزرگتر از قلوه سنگ .
-
گرداله
دیکشنری فارسی به عربی
صخرة
-
واژههای مشابه
-
گُردالَه
لهجه و گویش بختیاری
gordâla کلیه، قلوه.
-
granular powder
پودر گِرداله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری با محورهای تقارن تقریباً مساوی که کاملاً کروی نیست
-
چار گُردالَه
لهجه و گویش بختیاری
čâr gordâla 1. (لفظى) داراى چهار کلیه؛ 2. مردنیرومند و قوى، پُرجرأت، بىباک gordâla .
-
گُرده، گرداله
لهجه و گویش تهرانی
قلوه
-
گِردله،گردال،گرداله،گردالی،گِردلی
لهجه و گویش تهرانی
دایره،مدور، چرخی
-
واژههای همآوا
-
گُردالَه
لهجه و گویش بختیاری
gordâla کلیه، قلوه.
-
جستوجو در متن
-
boulders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخته سنگ، سنگ، گرداله
-
boulder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بولدر، تخته سنگ، سنگ، گرداله
-
tap density
چگالی تقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] چگالی ظاهری پودر یا مادۀ گردالهای (granulated material) هنگامیکه ظرف حاوی مواد در شرایط معیار تحت ارتعاش یا ضربه قرار بگیرد
-
صخرة
دیکشنری عربی به فارسی
تخته سنگ , سنگ , گرداله , تکان نوساني دادن , جنباندن , نوسان کردن , تخته سنگ يا صخره , سنگ خاره , صخره , جنبش , تکان