کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گربه گون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گربه گون
/gorbegun/
معنی
۱. گربهمانند.
۲. [مجاز] حیلهگر؛ فریبکار.
۳. [مجاز] چاپلوس.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گربه گون
لغتنامه دهخدا
گربه گون . [ گ ُ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) بمعنی گربه سان که کنایه از فریب دهنده و دغل باز و محیل باشد. (برهان ) (غیاث ). ظاهراً بقیاس گربه سان ساخته شده است : از این گربه گون خاک تا چندچندبه شیری توان کردنش گرگ بند.نظامی .
-
گربه گون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gorbegun ۱. گربهمانند.۲. [مجاز] حیلهگر؛ فریبکار.۳. [مجاز] چاپلوس.
-
گربه گون
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) فریبنده ، ذغاباز، محیل .
-
واژههای مشابه
-
گربه ٔ باطلاقی
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ باطلاقی . [ گ ُ ب َ / ب ِی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گربه ٔ باطلاقی حیوانی است که در نواحی گیلان و طارم و مازندران یافت میشود.
-
گربه ٔ براق
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ براق . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از گربه که مویهای بدنش به نسبت از گربه های دیگر بلندتر و براق باشد : حریف شاهسواری که میتواند شدکه هست شیر فلک گربه ٔ براق او را.(از آنندراج ).
-
گربه ٔ خلاف
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ خلاف . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ خ ِ / خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گربه بید. (آنندراج ) : گر پادشاه نامیه را تقویت کندخون پلنگ چرخ خورد گربه ٔ خلاف .رکنای مسیح کاشی (از آنندراج ).
-
گربه ٔ دشتی
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ دشتی . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی است خوشبوی که آن را به عربی اذخر گویند. (برهان ) (آنندراج ). || نوعی از گربه است . ضیون . (مهذب الاسماء) (دهار). نوعی از گربه است که از پوست آن دم آهنگری درست میکنند، مانند پوست وشق...
-
گربه ٔ روس
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ روس . [ گ ُ ب َ / ب ِی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گربه ٔ خانگی چرا که در ایران اکثر گربه ٔ روس می پرورند. (غیاث ) (آنندراج ).
-
گربه ٔ زباد
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ زباد. [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ زَ / زُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) علامی در آئین اکبری نوشته که تراوش مستی جانوری است گربه آسا لختی بزرگتر از وی و پوز او درازتر از «سامترائی » از جمع اقسام او گزیده تر بود و آن چکیده زردی آمیز است و آن جانور در زیر د...
-
گربه ٔ کور
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ کور. [گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آدم محیل و فریبکار و حقه باز است . رجوع به گربه شود.
-
گربه ٔ کوهی
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ کوهی . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حیوانی است که در جنگلهای شمالی یافت میشود.
-
گربه ٔ مشکین
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ مشکین . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ِ / م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از گربه ٔ صحرائی که به عربی زباد گویند. (آنندراج ) (غیاث ). رجوع به گربه ٔ زباد شود.
-
گربه ٔ نوروزی
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ نوروزی . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ ن َ / نُو ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در لهجه ٔ بوشهریان ، خونجو.
-
گربه ٔ وحشی
لغتنامه دهخدا
گربه ٔ وحشی . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حیوانی است که در بیابانهای جنوب شرقی زندگانی میکند. گربه ٔ بیابانی ، گربه ای که اهلی نباشد : گربه ٔ وحشی از سرشاخی دید مرغی بکنج سوراخی .نظامی .