کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرائی محله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرائی محله
لغتنامه دهخدا
گرائی محله . [ گ َ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) نام دهکده ای است در ناحیت فخر عمادالدین از استرآباد رستاق . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 127).
-
واژههای مشابه
-
گرائی سعدیخانی
لغتنامه دهخدا
گرائی سعدیخانی . [ گ َرْ را س َ ] (اِخ ) یکی از طوایف ایل قشقایی ایران و مرکب از 250 خانوار است . در چهاردانگه سکونت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 81).
-
دست گرائی
لغتنامه دهخدا
دست گرائی . [ دَ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل دستگرای . || گرایندگی دست . || حالت و چگونگی دست گرای . گرائیدگی دست . تجربت : هرکه .. خواهد که دیگران را اگرچه از وی قویتر باشند دست گرائی کند هرآینه قوت او راهبر فضیحت و دلیل هلاک شود. (کلیله و دمنه چ مینوی ص...
-
گرائی خان جان بیگی
لغتنامه دهخدا
گرائی خان جان بیگی . [ گ َرْ را ب َ ] (اِخ ) یکی از طوایف ایل قشقائی ایران و مرکب از 150 خانوار است که در جرکان سکونت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 81).
-
جستوجو در متن
-
محله
لغتنامه دهخدا
محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (ع اِ) کوی . برزن . یک قسمت از چندین قسمت شهر و یا قریه و یا قصبه . (ناظم الاطباء). محلت . قسمتی از قسمتهای شهری یا قریه ای . (یادداشت مرحوم دهخدا) : شهر قاهره را ده محله است ،و ایشان محله را حاره گویند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو ...
-
حال
لغتنامه دهخدا
حال . (ع اِ) کیفیت . چگونگی . وضع. هیأت . گونه . شکل . جهت . بث ّ. دُبّة. دُب ّ. حالت . طبق . هِبّة. اهجورة. اهجیراء. اِهجیری . هجیر. هجّیرة. هجّیری ̍. طِب ْء. شأن . بال . دأب . قِندِد. قِندید. اهلوب . طبع. فتن . بلولة. (منتهی الارب ). بُلُلة. خلد...