کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گداخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تفتیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) taftide گداخته؛ گرمشده.
-
تفسیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [قدیمی] tafside گرمشده؛ گداخته.
-
مکواه
واژهنامه آزاد
آتش گداخته
-
ناگداخته
لغتنامه دهخدا
ناگداخته . [ گ ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) گداخته ناشده . ذوب ناشده . مقابل گداخته . رجوع به گداخته شود: مسکه ؛ روغن ناگداخته بود. (فرهنگ اسدی ).
-
آذرین
واژگان مترادف و متضاد
آتشرنگ، آتشی، آتشین، گداخته
-
گدازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زمینشناسی) godāze مواد گداختهشده که از دهانۀ آتشفشان بیرون آید.
-
smelted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذوب شده، گداختن، گداخته شدن، قال کردن
-
smelt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذوب شدن، گداختن، گداخته شدن، قال کردن
-
حَامِيَةً
فرهنگ واژگان قرآن
گداخته - درنهایت درجه حرارت
-
molten
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذوب شده، گداخته، ریخته، اب شده
-
دُوک دُوک کِردن
لهجه و گویش بختیاری
duk duk kerdan هیزم و زغال گداخته بدون شعله.
-
منهم
لغتنامه دهخدا
منهم . [ م ُ هََ م م ](ع ص ) پیه گداخته . (آنندراج ). گداخته شده مانند پیه و جز آن . (ناظم الاطباء). گداخته (پیه و تگرگ و برف وجز آن ). آب شده . (از یادداشت مرحوم دهخدا). || پیرشونده . (آنندراج ). پیرشده . (ناظم الاطباء).
-
مذاب
واژگان مترادف و متضاد
آبشده، ذوب، گداخته، میعان ≠ منجمد
-
مذاب
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِمف .) گداخته شده ، آب شده .
-
مائع
دیکشنری عربی به فارسی
گداخته , اب شده , ريخته , ريختگي , ذوب شده