کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاو بی شاخ و دم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گاو نه من شیر
لغتنامه دهخدا
گاو نه من شیر. [ وِ ن ُه ْ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (مثل ...). رجوع به گاو شود.
-
down calver
گاو پابهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] گاوی که زایمان آن نزدیک است
-
گاو کون کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص ل .) قضای حاجت کردن ، ریدن .
-
گوشت ران گاو
دیکشنری فارسی به عربی
شريحة لحم البقر
-
پشت پای گاو
دیکشنری فارسی به عربی
وعلة
-
گاو اهن موتوری
دیکشنری فارسی به عربی
جرار
-
مثل گاو نر رفتارکردن
دیکشنری فارسی به عربی
ثور
-
صدای گاو کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خوار
-
به فلان گاو زدن
لهجه و گویش تهرانی
از بین بردن
-
به ک.ن گاو زدن
لهجه و گویش تهرانی
از بین بردن پول
-
مث گاو پیشانی سفید
لهجه و گویش تهرانی
معروف
-
گاو پیشانی سفید
لهجه و گویش تهرانی
خیلی مشهور
-
گاو پیشانی سفید
واژهنامه آزاد
کسی که اسمش زیاد در رفته.
-
ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
دیکشنری فارسی به عربی
هامبرغر
-
پوست خام گاو وگوسفند وغیره
دیکشنری فارسی به عربی
جلد