کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاویزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گاویزن
/gāvizan/
معنی
مادهای شبیه زردۀ تخممرغ که از میان زهرۀ گاو بهدست میآوردند؛ مهرۀ زهرۀ گاو؛ گاوزهره؛ گاوزهرج؛ گاوسنگ؛ گاودارو.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاویزن
لغتنامه دهخدا
گاویزن . [ زَ ] (اِ مرکب ) زهره ٔ گاو. و بعضی گویند چیزی باشد مانند سنگ و آن اززهره ٔ گاو برآید چنانکه حجرالتیس از زهره ٔ گاو کوهی برمی آید و رنگ آن مانند زردی تخم مرغ باشد و چون از زهره ٔ گاو برآرند نرم بودو اندک زمانی که در دهن گیرند سخت و محکم شود...
-
گاویزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جاویزن› [قدیمی] gāvizan مادهای شبیه زردۀ تخممرغ که از میان زهرۀ گاو بهدست میآوردند؛ مهرۀ زهرۀ گاو؛ گاوزهره؛ گاوزهرج؛ گاوسنگ؛ گاودارو.
-
گاویزن
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) زهرة گاو.
-
جستوجو در متن
-
اندرزا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'andarzā = گاویزن
-
گاودارو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gāvdāru = گاویزن
-
گاوزهرج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. معرب] [قدیمی] gāvzahraj = گاویزن
-
گاوزهره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gāvzahre = گاویزن
-
جاویزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) jāvizan = گاویزن
-
جاویزن
لغتنامه دهخدا
جاویزن . [ زَ ] (اِ) رملی که در مراره ٔ گاو بهم میرسد. (ناظم الاطباء). یعنی گاویزن ، چیزی است که میان زهره ٔ گاو باشد. هندش گاوروهن یا روهین گویند. (آنندراج ). معرب گاورازن است و فزاری گوید او را بعربی خزرةالبقر گویند و به پارسی مهره ٔ زهره ٔ گاو خوا...