کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاوکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاوکان
لغتنامه دهخدا
گاوکان . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت ، واقع در 65000گزی جنوب خاوری مسکون و 12000گزی جنوب راه مالرو کروک به مسکون . دارای 4 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
گاوکان
لغتنامه دهخدا
گاوکان . (اِخ ) دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 59000گزی جنوب خاور زرقان کنار راه فرعی بندامیر به خرامه . جلگه ، معتدل ، مالاریائی . دارای 796 تن سکنه . آب آن از رود کر، محصول آنجا غلات ، برنج و تریاک و شغل اهالی آن زراعت است...
-
گاوکان
لغتنامه دهخدا
گاوکان . (اِخ ) دهی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت ، واقع در 14000گزی شمال مسکون و 1000 گزی باخترشوسه ٔ، بم به سبزواران ، کوهستانی سردسیر، دارای 50 تن سکنه . آب آنجا از قنات ، محصول آنجا غلات ، حبوبات ، شغل اهالی زراعت ، راه شوسه ٔ م...
-
گاوکان
لغتنامه دهخدا
گاوکان . (اِخ ) نام یکی از سه دهستان بخش جبال بازر شهرستان جیرفت است . محدود است از شمال به جلگه ٔ بم ، از خاور به جلگه کروک و کوهستان نمداد از جنوب به دهستان رودبار. از باختر به دهستان امجز این دهستان از دو قسمت کوهستانی و جلگه تشکیل شده است . قسمت ...
-
واژههای مشابه
-
گاوکان گردان
لغتنامه دهخدا
گاوکان گردان . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مسکون بخش جبال بازر شهرستان جیرفت ، واقع در 15000گزی شمال مسکون و 3000گزی باختر شوسه ٔ بم به سبزواران . کوهستان . سردسیر، دارای 100 تن سکنه . آب آن از قنات ، محصول آنجا غلات ، حبوبات ، شغل اهالی زراعت ،...
-
کشیت گاوکان
لغتنامه دهخدا
کشیت گاوکان . [ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان امجز بخش جبال بارز شهرستان جیرفت واقع در 55 هزارگزی جنوب خاوری مسکون سرراه عمومی کروک به مسکون با 200تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ روداب و راه مالرو می باشد مزارع گزنو و سقدروئیه و رود گلاب جزء این ده است...
-
رودآب گاوکان
لغتنامه دهخدا
رودآب گاوکان . [ ب ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوکان بخش جبال از شهرستان جیرفت واقع در 90هزارگزی جنوب شرقی مسکون و 12هزارگزی شمال راه مالرو کروک به سبزواران . دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
اسماعیل آباد سفلی
لغتنامه دهخدا
اسماعیل آباد سفلی . [ اِ دِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی از دهستان گاوکان در سه فرسنگی مشرق گاوکان .
-
طاق میان
لغتنامه دهخدا
طاق میان . (اِخ ) دهی است در چهار فرسنگی مشرق گاوکان .
-
لاهیجی
لغتنامه دهخدا
لاهیجی . (اِخ ) نام دهی چهار فرسخ بیشتر میانه ٔ شمال و مغرب گاوکان . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
حارث آباد
لغتنامه دهخدا
حارث آباد. [ رِ ] (اِخ ) قریه ای است در سه فرسخی شمال غربی گاوکان .
-
گرادان
لغتنامه دهخدا
گرادان . [ گ َرْ را ] (اِخ ) دهی در چهار فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مغرب گاوکان است . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 25).
-
شول
لغتنامه دهخدا
شول . (اِخ ) دهی است در پنج فرسخ بیشتر میانه ٔ شمال و مغرب گاوکان فارس . (از فارسنامه ٔ ناصری ).