کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاومیشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاومیشی
لغتنامه دهخدا
گاومیشی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز، واقع در 15 هزارگزی جنوب رامهرمز و 6 هزارگزی خاور شوسه ٔ رامهرمز به خلف آباد. دارای 45 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
جستوجو در متن
-
گرازدندان
لغتنامه دهخدا
گرازدندان . [ گ ُ دَ ] (ص مرکب ) انسان یا حیوانی که دندان او به گراز ماند. آنکه دندانهای بزرگ و دراز دارد. آنکه دندانهای سخت دراز دارد : گاومیشی گرازدندانی کاژدها کس ندید چندانی .نظامی .
-
بنه چراغ
لغتنامه دهخدا
بنه چراغ .[ ب ُ ن َ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان رستم آبادی بخش رامهرمز است که در شهرستان اهواز واقع شده . و دارای 100 تن سکنه است . ساکنین از طایفه ٔ گاومیشی میباشند.
-
جاموشی
لغتنامه دهخدا
جاموشی . (اِخ ) دهی است از دهستان میربچه بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در هفت هزارگزی شمال باختری رامهرمز و سه هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ رامهرمز به هفتگل . در دشت واقع و گرمسیرو مالاریائی است و هفتاد تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن...
-
بابل
لغتنامه دهخدا
بابل . [ ب ِ ] (اِخ ) قریه ایست دو فرسنگی بیش تر جنوب رامهرمز. (فارسنامه ٔ ناصری ). دهی از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز در 16هزارگزی جنوب رامهرمز، 6هزارگزی خاور راه اتومبیل رو رامهرمز - نجف آباد. دشت ، گرمسیر، مالاریائی و دارای 60 تن سک...
-
سرون
لغتنامه دهخدا
سرون . [ س َ / س ُ ] (اِ) شاخ هر حیوان . (غیاث ). شاخ است اعم از شاخ گاو و گوسپند و امثال آن . (برهان ). مرادف سُرو. (رشیدی ) : سرون سر گاومیشی براست همی این بر آن برزدی چونکه خواست . فردوسی .به نوک تیر فروافکند ز کرگ سرون به ضرب تیغ فرودآورد ز پیل س...
-
گاومیش
لغتنامه دهخدا
گاومیش . (اِ مرکب ) نوعی از گاوهای بزرگ که در سواحل دریا و رودها زندگی کنند. (حاشیه ٔ برهان قاطع). جانوری است از جنس گاو. (آنندراج ). جاموس معرب آن است . (دهار) (منتهی الارب ). ابوالقریض . ابوالعرمض .اقهبان . هرمیس کهب ؛ گاومیش کلان سال . (منتهی الار...