کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاودانه زار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاودانه زار
لغتنامه دهخدا
گاودانه زار. [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، واقع در 25000گزی شمال باختری خسروآباد و 2000گزی شهرک . تپه ماهور، سردسیر، دارای 180 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، لبنیات . شغل اهالی زراعت ، گله داری ، صنایع دس...
-
واژههای مشابه
-
گاودانه گدار
لغتنامه دهخدا
گاودانه گدار. [ ن َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چمچال بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاه ، واقع در 8000گزی جنوب صحنه و 8000گزی جنوب شوسه ٔ کرمانشاه به همدان . دشت . سرد معتدل . دارای 138 تن سکنه . آب آن از گاماسیاب . محصول آنجا غلات ، تریاک ، حبوبات ، تو...
-
گاودانه خور
لغتنامه دهخدا
گاودانه خور. [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کرند شهرستان شاه آباد، واقع در 6000گزی جنوب خاوری کرند و 4000گزی جنوب شوسه ٔ کرند به شاه آباد، دشت ، سردسیر، دارای 380 تن سکنه . زبان کردی فارسی و آب آن از رودخانه ٔ کرند و چشمه . محصول آ...
-
جستوجو در متن
-
درخت
لغتنامه دهخدا
درخت . [ دَ / دِ رَ ] (اِ) ترجمه ٔ شجر. (آنندراج ). هر گیاه خشبی که دارای ریشه وتنه و ساقه و شاخه ها بود. شجر. نهال . (ناظم الاطباء).رستنی بزرگ و ستبر که دارای ریشه و ساقه و شاخه ها باشد. شجر که از دار ضعیف تر است . غالباً درخت به گیاهانی گویند که سا...