کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاهواره جنبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاهواره جنبان
لغتنامه دهخدا
گاهواره جنبان . [ رَ /رِ جُم ْ ] (نف مرکب ) جنباننده ٔ گهواره : عقل کل بوده در دبستانش نفس کل گاهواره جنبانش .سنایی .
-
واژههای مشابه
-
گاهواره بند
لغتنامه دهخدا
گاهواره بند. [ هَْ رَ / رِ ب َ ] (اِمرکب ) قماط . (دهار). || (نف مرکب ) کسی که گاهواره ٔ طفل را بندد.
-
گاهواره جنبانی
لغتنامه دهخدا
گاهواره جنبانی . [ رَ / رِ جُم ْ ](حامص مرکب ) جنباندن گاهواره . حرکت دادن گاهواره .
-
ایران گاهواره تمدن
دیکشنری فارسی به عربی
إيران مهد الحضارة
-
جستوجو در متن
-
گهواره
لغتنامه دهخدا
گهواره . [ گ َهَْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گوواره . گاهواره . گواره . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). گاهواره . (صحاح الفرس ) (فرهنگ نظام ) (انجمن آرا) (آنندراج ). مهد و بستری مر کودکان را که چون کودک را در آن گذارند به آسانی بتوان وی را حرکت داد و جنبانید...