کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اردیبهشت گان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) جشنی است که ایرانیان باستان در روز سوم ماه اردیبهشت برپا می کردند.
-
سه گان
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ق مر.) سه بار، سه مرتبه ، سه دفعه .
-
چشمه گان
لغتنامه دهخدا
چشمه گان . [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چنارود بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن که در 24 هزارگزی جنوب آخوره واقع است . جلگه و سردسیر است و 504 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات ، محصولش غلات ، پشم و روغن ، شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است ....
-
ده گان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] dahgān دهده؛ دهتادهتا؛ دهتایی.
-
پنج گان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] panjgān پنجپنج؛ پنجتاپنجتا.
-
سه گان
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) ‹سهگانه› [قدیمی] segān ۱. سهتا؛ سهتایی.۲. سهبار. * سهچند؛ سهنوع؛ سهقسم.
-
immunome
ایمنیگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ پپتیدها و پروتئینهای یک یاخته یا بافت یا اندام یا موجود زنده که در سامانۀ ایمنی نقش دارند
-
گل پاره گان
لغتنامه دهخدا
گل پاره گان . [ گ ُ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان سراوان واقع در25000گزی جنوب خاوری سراوان ، کنار راه فرعی کوهک به سراوان . هوای آن گرم و دارای 55 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت وراه آن ف...
-
گده گان بیدشک
لغتنامه دهخدا
گده گان بیدشک . [ گ َ دِ دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت ، 60000گزی جنوب خاوری مسکون ، جنوب راه مالرو مسکون به کروک . سکنه ٔ آن 10 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
meningeal carcinoma, leptomeningeal carcinoma, leptomeningeal carcinomatosis, meningeal carcinomatosis
پوشچنگار شامهگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگاری که به شامهگان نفوذ و در آنجا رشد میکند
-
cloud streaks
رگهگان اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] انبوهههایی از اَبر که در امتداد مسیرهای باریک، مستقیم یا خمیده، قرار گرفته باشند
-
immunomics
ایمنیگانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ فنون مربوط به تفکیک و خالصسازی و شناسایی و تشخیص همۀ پپتیدها و پروتئینهای سامانۀ ایمنی و ژنهای آن متـ . ایمنیپروتگانشناسی immunoproteomics
-
جستوجو در متن
-
Gan Jiang
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گان جیانگ
-
immunoproteomics
ایمنیپروتگانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← ایمنیگانشناسی
-
قَائِلِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
گوينده گان