کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گان
/gān/
معنی
علامت نسبت (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بازارگان، گروگان، رایگان، خدایگان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گان
لغتنامه دهخدا
گان . (پسوند) مزید مؤخر نسبت و اتصاف است که در آخراسماء و صفات بجای موصوف درآید. شمس قیس در المعجم (چ مدرس رضوی ص 175) آرد: «حرف نسبت و تکریر اعداد و آن گاف و الف نونی است که در اواخر بعضی اسماء معنی نسبت دهد چنانکه درمگان ، گروگان یعنی آنچ مال شمار...
-
گان
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) gān علامت نسبت (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بازارگان، گروگان، رایگان، خدایگان.
-
گان
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] پسوندی است که به آخر کلمه اضافه می شود و علامت نسبت و صفت است مانند: رایگان ، گروگان .
-
گان
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) لباس ویژه اطاق عمل .
-
واژههای مشابه
-
کله گان
لغتنامه دهخدا
کله گان . [ ک َ ل َ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف ناحیه ٔ سراوان کرمان و بلوچستان و مرکب از 300 خانوار است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 98).
-
کله گان
لغتنامه دهخدا
کله گان .[ ک َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه باشت و بابویی بخش گچساران است که در شهرستان بهبهان واقع است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
گناوه گان
لغتنامه دهخدا
گناوه گان . [ گ ُ وَ / وِ ] (اِخ ) دو فرسخ و نیم میانه جنوب و مشرق ده کهنه است (از ناحیه ٔ شبانکاره ٔ دشتستان ). (فارسنامه ٔ ناصری گفتار دوم ص 209).
-
گان گاباس
لغتنامه دهخدا
گان گاباس . (اِ) پارسیها حمال را گان گاباس میگفتند. (ایران باستان ص 1322).
-
گان گانلی
لغتنامه دهخدا
گان گانلی . [ گان ْ گان ِ ] (اِخ ) نام خانواده ٔ کلمان پاپ چهاردهم است .
-
کوه گان
لغتنامه دهخدا
کوه گان . (اِخ )دهی از بخش جالق که در شهرستان سراوان واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
کوه گان
لغتنامه دهخدا
کوه گان . (اِخ )دهی از بخش جالق که در شهرستان سراوان واقع است و 850 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
pentachord
پنجگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] برشی از یک گام شامل پنج نغمه
-
trichord
سهگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ سه نغمه، بهخصوص هریک از چهار مجموعهای که بر روی هم ترتیبی برای موسیقی دوازدهنغمهای میسازند
-
hexachord
ششگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ شش نغمه