کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گام گام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اجل
لغتنامه دهخدا
اجل . [ اَ ج َ ] (ع اِ) گاه . هنگام . زمان : لکل امة اجل اذا جاء اجلهم فلایستأخرون ساعة و لایستقدمون . (قرآن 49/10). لکل امری ٔ فی الدنیا نفس معدود واجل محدود. || زمانه . || مرگ . || زمان مرگ . نهایت زمان عمر : اجل چون دام کرده گیر پوشیده بخاک اندرص...
-
gratewise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام
-
stepdame
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام
-
stepway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام
-
turnpin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام
-
stepdown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام، کم شدن
-
step-down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام، کم شدن
-
stepup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام، اضافه کردن، برخاستن
-
stepwise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام، قدم بقدم
-
step-by-step
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گام به گام، قدم بقدم، تدریجی
-
به تدریج
فرهنگ واژههای سره
کم کم، گام به گام، اندک اندک، به آهستگ
-
shaping 1, behaviour shaping
رفتارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تقویت تدریجی و گامبهگام یک رفتار به سمت پاسخ مطلوب
-
قدم دوم
فرهنگ واژههای سره
گام دوم
-
pitch
فرهنگ لغات علمی
گام
-
pitch
فرهنگ لغات علمی
گام