کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گامبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گامبی
لغتنامه دهخدا
گامبی . (اِخ ) شط افریقائی در سِنِگامبی که به اقیانوس اطلس ریزد. طول آن 1700 گز است .
-
گامبی
لغتنامه دهخدا
گامبی . (اِخ ) مستعمره ٔ انگلیسی به افریقا جزء سِنِگال ، دارای 210000 تن جمعیت . حاکم نشین آن باتور است .
-
واژههای مشابه
-
گامب،گامبی
لهجه و گویش تهرانی
صدای ضربه
-
جستوجو در متن
-
غامبیه
لغتنامه دهخدا
غامبیه . [ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به گامبی شود.
-
سنگال
لغتنامه دهخدا
سنگال . [ س ِ ن ِ ] (اِخ ) کشور سنگال جمهوری است و در آفریقای غربی در جنوب رود سنگال است . مساحت آن 200000 کیلومتر مربع است و 2214000 تن سکنه دارد. پایتخت آن داکار و شهرهای عمده ٔ آن سن لویی ، روفیسک ، کائولاک ، تیس ، دیوربل ، گره و زیگنشور . قسمت اع...
-
باختر
لغتنامه دهخدا
باختر. [ ت َ ] (اِخ ) باختریش . باکتریان . بلخ . آسیای علیا. در قدیم به این اسم مملکت وسیعی را می نامیدند که شامل بود همه ٔ جزء شرقی ایران را و محدود بود در شمال بواسطه ٔسغدیان و رود آمو و در مشرق بواسطه ٔ سیتی و در جنوب بواسطه ٔ هندوستان و جبال هند ...