کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاز مایع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گاز داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
فوران
-
گاز امبر
لهجه و گویش بختیاری
gâz-ambor گازاَنبر.
-
نیش گاز
لهجه و گویش تهرانی
گاز اندک (خودرو)
-
گاز گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
با دندان گرفتن
-
tear gas, lacrimator
گاز اشکآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم نظامی] مادهای که بهطور موقت چشمها را بهشدت ملتهب میکند و باعث ریزش اشک میشود
-
inert gas
گاز بیاثر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← گاز نجیب
-
monoatomic gas
گاز تکاتمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] هر گازی که از اتمهای منفرد تشکیل شده باشد
-
dielectric gas
گاز دیالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] گازی با ثابت دیالکتریک زیاد
-
interstellar gas
گاز میانستارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] گاز رقیقی که فضای بین ستارهها را فراگرفته است و بخش اعظم آن هیدروژن است
-
gas-solid chromatography, GSC
سَوانگاری گاز ـ جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی سوانگاری که در آن از یک فاز متحرک گاز و یک فاز ثابت برجذبندۀ اصلاحنشده استفاده میشود
-
قند شکن گاز انبری
دیکشنری فارسی به عربی
قراص
-
گیر و گاز
فرهنگ گنجواژه
شُل و سفت.
-
گاز و گوز
فرهنگ گنجواژه
حرکت سریع خودرو.
-
pulsed gas metal arc welding, GMAW-P
جوشکاری قوسی گازمحافظ ضربانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی جوشکاری قوسی گازمحافظ که در آن جریان برق ضربانی است
-
هر چیز شبیه هوا(گاز
دیکشنری فارسی به عربی
هواء