کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گازروار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گازروار
/gāzorvār/
معنی
مانند گازر؛ همچون گازر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گازروار
لغتنامه دهخدا
گازروار. [ زُ / زَ رْ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند گازر. بسان گازر. گازرآسا. || (اِ مرکب ) نام داو از کشتی که آن را در هندی دهوبی پات گویند و آنچنان بود که دست حریف کشیده سینه و بازوی او را بر پشت خود آوردن و خود را خم ساخته تکان دادن است به نحوی که حر...
-
گازروار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gāzorvār مانند گازر؛ همچون گازر.
-
جستوجو در متن
-
گازرآسا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gāzor[']āsā مانند گازر؛ گازروار
-
گازرآسا
لغتنامه دهخدا
گازرآسا. [ زُ / زَ ](ص مرکب ، ق مرکب ) مانند گازر. گازروار : بر چادر کوه گازرآسااز داغ سیه نشان برافکند.خاقانی .