کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گازبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گازبر
لغتنامه دهخدا
گازبر. [ ب ُ ](اِخ ) دهی است از مرکز دهستان نمداد بخش کهنوج شهرستان جیرفت . واقع در 143 هزارگزی شمال خاوری کهنوج سرراه مالرو کهنوج . ریگانی . کوهستانی ، گرمسیر، دارای 300 تن سکنه . آب آن از قنات ، محصول آنجا غلات ، خرما. شغل اهالی زراعت . راه آن مالر...
-
واژههای مشابه
-
gas carrier
گازبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتی مخصوص حمل گاز مایع
-
جستوجو در متن
-
نمداد
لغتنامه دهخدا
نمداد.[ ن َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای نه گانه ٔ بخش کهنوج شهرستان جیرفت است و محدود است از شمال به دهستان ریگان ، از مشرق به دهستان دلگان ، از جنوب به دهستان رودبار و از مغرب به دهستان گاوکان . آب دهستان از رودخانه و چشمه ساران تأمین می شود و محصول ...