کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گاده
لغتنامه دهخدا
گاده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) گائیده . گائیده شده . رجوع به گادن و گائیدن شود.
-
واژههای مشابه
-
بی گاده
لغتنامه دهخدا
بی گاده . [ دَ / دِ ] (ص مرکب ) متنفر و بیزار از زن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از فرهنگ شعوری ). || عِنّین و آنکه مردی ندارد. (ناظم الاطباء). نامرد. (آنندراج ) (از فرهنگ شعوری ).
-
واژههای همآوا
-
گعده
لهجه و گویش تهرانی
دوره طلبه ها
-
گعده
واژهنامه آزاد
گعده در اصل قعده و واژه ای عربی است که به معنای نشستن، دوره گرفتن و دور هم نشستن است. در فرهنگ عربی به دور هم نشستن و گپ زدن، قعده، می گویند. این واژه در فارسی نیز مخصوصا توسط روحانیون و کهن سالان استفاده می شود. گعده معمولاً توسط گروه همسالان صورت م...
-
جستوجو در متن
-
ناگاده
لغتنامه دهخدا
ناگاده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گاده ناشده . گائیده ناشده . نگاده . بکر. دوشیزه . مقابل گاده . رجوع به گاده و گائیده شود.
-
چوز
لغتنامه دهخدا
چوز. (اِ) جانور شکاری را گویند که سال برو نگذشته و گریز نخورده باشد. (جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ). پرنده ٔ شکاری را گویند که یک سال تمام بر او نگذشته و تولک نکرده باشد، یعنی هنوزپرهای او نریخته باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). || فر...
-
نظامی عروضی
لغتنامه دهخدا
نظامی عروضی . [ ن ِ ی ِ ع َ ] (اِخ ) احمدبن عمربن علی سمرقندی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نظام الدین یا نجم الدین و معروف به نظامی عروضی ، از نویسندگان و شاعران قرن ششم هجری قمری است ، وی در اواخر قرن پنجم در سمرقند ولادت یافت . پس از تحصیلات مقدمات...
-
نهادن
لغتنامه دهخدا
نهادن . [ ن ِ / ن َ دَ ](مص ) گذاشتن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چیزی را در جائی گذاشتن . (فرهنگ فارسی معین ). قرار دادن . (ناظم الاطباء). هشتن : لادرا بر بنای محکم نه که نگهدار لاد بن لاد است . فرالاوی .چون سپرم نه میان بزم و نوروزدر مه بهمن بیار و...