کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیکاوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کیکاوس
لغتنامه دهخدا
کیکاوس . [ ک َ / ک ِ وو ] (اِخ ) ابن اسکندربن قابوس بن وشمگیربن زیار. رجوع به عنصرالمعالی شود.
-
کیکاوس
لغتنامه دهخدا
کیکاوس . [ ک َ / ک ِ وو ] (اِخ ) ابن کیومرث (857 هَ . ق .). از ملوک بادوسبان . رجوع به بادوسبان شود.
-
کیکاوس
لغتنامه دهخدا
کیکاوس . [ ک َ / ک ِ وو ] (اِخ ) ابن هزاراسپ (523 هَ . ق .). از ملوک بادوسبان . رجوع به بادوسبان شود.
-
کیکاوس
لغتنامه دهخدا
کیکاوس . [ ک َ / ک ِ وو ] (اِخ ) قیقاوس . (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به قیقاوس شود.
-
کیکاوس
لغتنامه دهخدا
کیکاوس . [ ک َ / ک ِ وو ] (اِخ ) نام یکی از چهار پسر کیقباد است . (برهان ) (آنندراج ). نام دومین پادشاه از سلسله ٔ کیان . (ناظم الاطباء). دومین پادشاه کیانی ، و به قول بندهش و بسیاری از مورخین پسر اپیوه و نوه ٔ کیقباد است . این اسم در اوستا کوی اوسن ...
-
کیکاوس
لغتنامه دهخدا
کیکاوس . [ ک َ / ک ِ وو ] (ص مرکب ) به معنی عادل و اصیل و نجیب باشد ، چه کی به معنی عادل و کاوس به معنی اصیل و نجیب هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). عادل و اصیل و نجیب . (ناظم الاطباء). رجوع به «کی » و «کاوس » و ماده ٔ بعد شود.
-
کیکاوس
لغتنامه دهخدا
کیکاوس . [ ک ِ وو ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بهبهان است و 923 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
واژههای مشابه
-
کیکاوس اول
لغتنامه دهخدا
کیکاوس اول . [ ک َ / ک ِ وو س ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) رجوع به عزالدین کیکاوس اول در همین لغت نامه واخبار سلاجقه ٔ روم ص 94 (مقدمه ) تألیف مشکور شود.
-
کیکاوس ثانی
لغتنامه دهخدا
کیکاوس ثانی . [ ک َ/ ک ِ وو س ِ ] (اِخ ) رجوع به عزالدین کیکاوس ثانی و اخبار سلاجقه ٔ روم ص 104 (مقدمه ) تألیف مشکور شود.
-
واژههای همآوا
-
کی کاوس
واژهنامه آزاد
کیکاووس؛ نام یکی از پادشاهان اسطوره ای شاهنامه از سلسلۀ کیانیان. (برخی از مورخان معتقدند که این سلسله بیرون از دنیای افسانه ها نیز وجود داشته است.)
-
جستوجو در متن
-
کیقاوس
لغتنامه دهخدا
کیقاوس . [ ک َ وو ] (اِخ ) معرب کیکاوس . (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کیکاوس شود.
-
کاووس دیلمی
لغتنامه دهخدا
کاووس دیلمی . [ س ِ دَ / دِ ل َ ] (اِخ ) عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر. رجوع به کیکاوس بن اسکندر شود.