کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کینهور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کینهور
مترادف و متضاد
انتقامجو، کینهجو، مغرض، منتقم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کینهور
واژگان مترادف و متضاد
انتقامجو، کینهجو، مغرض، منتقم
-
واژههای همآوا
-
کینه ور
لغتنامه دهخدا
کینه ور. [ ن َ / ن ِ وَ ] (ص مرکب ) صاحب کینه و صاحب عداوت و بی مهر. (برهان ). کینه دار. کینه ورز. (آنندراج ). پهلوی ، کین ور . ارمنی ، کینه ور (صاحب کینه ). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). حَقود. حاقد.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بی مهر و صاحب دشمنی وعداوت...
-
کینه ور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کینور› [قدیمی] kinevar دارای کینه؛ انتقامجو.
-
جستوجو در متن
-
کینهجو
واژگان مترادف و متضاد
حاقد، کینهور، کینهخواه، کینهتوز، کینهورز ≠ نیکدلی
-
مغرض
واژگان مترادف و متضاد
بدخواه، غرضمند، غرضورز، کینهتوز، کینهور ≠ بیغرض
-
انتقامجو
واژگان مترادف و متضاد
تلافیجو، کینهتوز، کینهکش، کینهور، منتقم ≠ معفو
-
منتقم
واژگان مترادف و متضاد
انتقامجو، کینهتوز، کینهخواه، کینهجو، کینهکش، کینهورز، کینهور ≠ عفو