کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیمیاگری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کیمیاگری
/kim[i]yāgari/
معنی
۱. شغل و عمل کیمیاگر: ◻︎ حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی / کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری (حافظ: ۹۰۰).
۲. (اسم، حاصل مصدر) علم شیمی در قرون وسطی که هدف آن تبدیل فلزات پست و ناقص به طلا و یافتن دارویی برای همۀ بیماریها بود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
alchemy
-
جستوجوی دقیق
-
کیمیاگری
لغتنامه دهخدا
کیمیاگری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) اکسیرسازی . (ناظم الاطباء) . تبدیل فلزات ناقص به فلزات کاملتر. اکسیرسازی . (فرهنگ فارسی معین ) : حافظ غبار فقر و قناعت زرخ مشوی کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری . حافظ.غلام همت آن رند عافیت سوزم که در گداصفتی کیمیاگری دا...
-
کیمیاگری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [معرب. فارسی] kim[i]yāgari ۱. شغل و عمل کیمیاگر: ◻︎ حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی / کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری (حافظ: ۹۰۰).۲. (اسم، حاصل مصدر) علم شیمی در قرون وسطی که هدف آن تبدیل فلزات پست و ناقص به طلا و یافتن دارویی برای همۀ بیم...
-
کیمیاگری
دیکشنری فارسی به عربی
کيمياء
-
جستوجو در متن
-
alchemize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری
-
alchemise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری
-
alchemising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری
-
alchemistic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری
-
kickstands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری
-
alchemizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری
-
کیمیا و زر
فرهنگ گنجواژه
کیمیاگری.
-
alchemic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری، کیمیایی
-
alchemical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری، کیمیایی
-
palmistry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمیاگری، کف بینی، کف شناسی
-
کیمیاسنجی
لغتنامه دهخدا
کیمیاسنجی . [ س َ ] (حامص مرکب ) کیمیاگری . عمل وحالت کیمیاسنج . رجوع به کیمیاسنج و کیمیاگری شود.