کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیمیاکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کیمیاکاری
لغتنامه دهخدا
کیمیاکاری . (حامص مرکب ) عمل کیمیاکار. کیمیاگری . حیله گری : کیمیاکاری جهان دورنگ لعل آتش نهفته در دل سنگ . نظامی .رجوع به کیمیاگری شود.
-
جستوجو در متن
-
کیمیاکار
لغتنامه دهخدا
کیمیاکار. (ص مرکب ) کیمیاگر. رجوع به کیمیاگر و کیمیاکاری شود.
-
دورنگ
لغتنامه دهخدا
دورنگ . [ دُ رَ ] (ص مرکب ) رنگی همراه رنگ دیگر. دارای دولون . ابلق . (ناظم الاطباء). که یک رنگ نیست . خلنگ . (از برهان ). شریجان . (منتهی الارب ) : سپید است این سزای گنده پیران دورنگ است این سزاوار دبیران . (ویس و رامین ).همان جایگه دید مرد دورنگ سپ...