کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیمن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کیمن
واژهنامه آزاد
راهنما، پسر شاهزاده نام منطقه ای در پارس میگویند اجداد کوروش در آنجا ساکن بودند در پارس
-
جستوجو در متن
-
keyman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمن
-
kymnel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمن
-
cayman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمن
-
caiman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمن
-
spectacled caiman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمن تماشایی
-
Cayman Islands dollar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلار جزایر کیمن
-
سپیدجامگان
لغتنامه دهخدا
سپیدجامگان . [ س َ / س ِ م َ / م ِ ] (اِخ ) سفیدپوشان . (آنندراج ). || آتش پرستان . مبیضه ، از اصحاب مقنع. مقابل سیاه جامگان که عباسیان باشند. از بیعت کنندگان مقنع که آنان را بیض الثیاب و مبیضه یا مقنعه نیز گویند، از فِرَق مشبهه ٔ شیعه میباشند که بدا...
-
اسکندرنامه
لغتنامه دهخدا
اسکندرنامه . [ اِ ک َ دَ م َ ] (اِخ ) کتابی شامل سرگذشت اسکندر. آقای پورداود در فرهنگ ایران باستان آورده اند: داستان اسکندر در تاریخ و ادبیات ما معروف است . این داستان که مایه ٔ شگفت هر ایرانی است از زبان سریانی بمارسیده است . اسکندرنامه ٔ سریانی که ...