کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیمخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کیمخته
لغتنامه دهخدا
کیمخته . [ م ُ ت َ / ت ِ ] (اِ) از شواهد زیر برمی آید که کیمخته ظاهراً نوعی پارچه ٔ پشمین بوده است : و از آنجا [از آبسکن ] کیمخته ٔ پشمین و ماهی گوناگون خیزد. (حدود العالم ). و از آمل دستارچه ٔ زربافت گوناگون و کیمخته خیزد. (حدود العالم ).
-
جستوجو در متن
-
آبسکن
لغتنامه دهخدا
آبسکن . [ ب ِ ک ُ ] (اِخ ) شهرکی است بناحیت دیلمان ، بر کران دریا، آبادان و جای بازرگانان همه ٔ جهانست که بدریای خزران بازرگانی کنند و از آنجا کیمخته ٔ پشمین و ماهی گوناگون خیزد. (حدودالعالم ). رجوع به آبسکون شود.
-
آمل
لغتنامه دهخدا
آمل . [ م ُ ] (اِخ ) نام شهری بغربی جیحون بفاصله ٔ یک میل در راه بخارا از سوی مرو، مقابل فربرا یا فربر که بشرقی جیحون است و آن را عامه آمو و آمویه گویند. و از آنجاست عبداﷲبن حماد شیخ بخاری و احمدبن عبده شیخ ابی داود. و برای تمیز از آمل طبرستان آن را ...
-
دستارچه
لغتنامه دهخدا
دستارچه . [ دَ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر دستار. دستار کوچک . روپاک و دستمال . (برهان ). رومال . (غیاث ) (آنندراج ). حوله . (یادداشت مرحوم دهخدا). اسبیدرک . سبیدرک . دزک . مَشوش . ستجة. شنجة. مندیل . (دهار) : از آمل دستارچه ٔ زربافت گوناگون و کیمخته ...