کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیسَکریخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
petromorph
سنگریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سیمایی مانند رگۀ کلسیتی که بهصورت برجسته بر روی دیوارۀ غار ظاهر میشود
-
xenomorphic, allotriomorphic
بیگانهریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← بیوجه
-
morphospecies
ریختگونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] گونهای که براساس ویژگیهای ریختشناختی (morphologic) تعیین میشود
-
بی ریخت
لغتنامه دهخدا
بی ریخت . (ص مرکب ) (از: بی + ریخت ) بی اندام . بی قواره . بدترکیب . بدشکل (در انسان و حیوان و جامه ). رجوع به ریخت شود.
-
خوش ریخت
لغتنامه دهخدا
خوش ریخت . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) نیک خلقت . خوب طبیعت . نیکوقالب . (ناظم الاطباء). خوش شکل . خوش هیئت . خوش اندام .
-
خوش ریخت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] xošrixt خوشاندام.
-
برنامه ریخت
دیکشنری فارسی به عربی
اِتّخذ خُطوَةً
-
وَرْهَمْ ریخْتَ
لهجه و گویش گنابادی
warhamreikhta در گویش گنابادی یعنی شلوغ ، پر جمعیت
-
بد ریخت
لهجه و گویش تهرانی
بد قیافه
-
بی ریخت
لهجه و گویش تهرانی
بد قیافه
-
بی ریخت
لهجه و گویش تهرانی
ناجور: اوضاع بی ریخت شده
-
Nematomorpha
نخریختتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانوران کرممانند بدون بند و موشکل و طویل و باریک با پوستک ضخیم که اغلب آنها دریازی و در مرحلۀ بلوغ آزادزی (free-living) و در مرحلۀ کرمینه انگل بندپاتباران هستند
-
morphographic map
نقشۀ ریختنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← نقشۀ چهرنگاشتی
-
holomorphically convex hull
غلاف تمامریختکوژ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . غلاف تمامریختمحدب
-
غلاف تمامریختمحدب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← غلاف تمامریختکوژ