کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کژی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کژی
/kaži/
معنی
کجی؛ ناراستی: ◻︎ از کژی افتی به کم و کاستی / از همه غم رستی اگر راستی (نظامی۱: ۷۶)، ◻︎ بِه گیتی به از راستی پیشه نیست / ز کژی بتر هیچ اندیشه نیست (فردوسی: ۲/۱۵۸ حاشیه).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. انحراف
۲. اعوجاج، خمیدگی، کجی
۳. نادرستی
۴. دروغ، ناراستی ≠ راستی
دیکشنری
bias, crook, inclination, sway
-
جستوجوی دقیق
-
کژی
لغتنامه دهخدا
کژی . [ ک َ / ک َژْ ژی ] (حامص ) ناراستی . کجی . عوج . اعوجاج . (منتهی الارب ). مقابل استقامت . حُجنَة. حَجَن . مقابل راستی . انحناء. (ناظم الاطباء). تکلی . ناراستی اعم از پیچش یا میل و خمیدگی به سویی در اشیاء ثابت یا ناثابت بهنگام حرکت خواه به چپ یا...
-
کژی
واژگان مترادف و متضاد
۱. انحراف ۲. اعوجاج، خمیدگی، کجی ۳. نادرستی ۴. دروغ، ناراستی ≠ راستی
-
کژی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] kaži کجی؛ ناراستی: ◻︎ از کژی افتی به کم و کاستی / از همه غم رستی اگر راستی (نظامی۱: ۷۶)، ◻︎ بِه گیتی به از راستی پیشه نیست / ز کژی بتر هیچ اندیشه نیست (فردوسی: ۲/۱۵۸ حاشیه).
-
واژههای مشابه
-
دست کژی
لغتنامه دهخدا
دست کژی . [ دَ ک َ ] (حامص مرکب ) دست کجی . کژ بودن دست . حالت و چگونگی کژدست . رجوع به دست کجی شود. || عمل کژدست . دزدی پنهانی . عمل ناخنکی .
-
جستوجو در متن
-
انحرافات
فرهنگ واژههای سره
کژی ها
-
perversity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف، کژی، منحرف بودن، بدراهی
-
perversities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحرافات، انحراف، کژی، منحرف بودن، بدراهی
-
ضجم
لغتنامه دهخدا
ضجم .[ ض َ ج َ ] (ع اِمص ) کژی . کجی در دهان و لب و زنخ و گردن . (منتهی الارب ). کجی در دهان و گردن و ذقن و جز آن . (منتخب اللغات ). میل کردن بینی به یکی از دو جانب روی . || کژی یکی از دو دوش . || کژی چاه . || کژی جراحت . (منتهی الارب ).
-
اعوجاج
واژگان مترادف و متضاد
انحنا، پیچیدگی، کجی، کژی، نادرستی، ناراستی
-
اشتباه
فرهنگ واژههای سره
کژی، لغزش، نادرست، نرسپان، نادرستی، کوتاه
-
تاری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - کژی ، نادرستی . 2 - گمراهی .
-
کجی
واژگان مترادف و متضاد
اعوجاج، انحراف، انحنا، خمیدگی، کژی، ناراستی، ناهمواری ≠ راستی
-
ضوط
لغتنامه دهخدا
ضوط. [ ض َ ] (ع مص ) کژ شدن زنخ و کژی آن . (منتهی الارب ).