کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کژور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کژور
/kažur/
معنی
ریشۀ تلخ گیاه زرنباد: ◻︎ عسلش را به حنظل است نسب / شکرش را برادر است کژور (ناصرخسرو: ۷۶).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کژور
لغتنامه دهخدا
کژور. [ ک َ ] (اِ) هندی کجور و اصل کلمه چینی است . (فرهنگ فارسی معین ). دوائی است و بیخ گیاهی است تلخ و آن را زرنباد نیز گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). گیاهی باشد تلخ مزه که در دواها بکار برندو او را زرنباد گویند. (از برهان ) (جهانگیری ). اسم فارسی ز...
-
کژور
لغتنامه دهخدا
کژور. [ ک َ / ک َژْ وَ ] (ص مرکب ) مرکب است از کژ + پسوند «ور» و جز در مثال ذیل جای دیگر دیده نشد. و ظاهراً به معنی بدشکل و بدهیأت و کج و کوله باشد، اما ظاهراً در قیاس با «بربری » بایدکَژوَری خواند. (یادداشت مؤلف ) : از آشیان غراب طاووس نپرد... و د...
-
کژور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [هندی] (زیستشناسی) [قدیمی] kažur ریشۀ تلخ گیاه زرنباد: ◻︎ عسلش را به حنظل است نسب / شکرش را برادر است کژور (ناصرخسرو: ۷۶).
-
کژور
فرهنگ فارسی معین
(کَ ژُ) (اِ.) ریشة گیاه زرنباد که بسیار تلخ است .
-
جستوجو در متن
-
زرنباد
لغتنامه دهخدا
زرنباد. [ زُ رُم ْ ] (اِ) داروئی است مانند پای ملخ و به عربی رجل الجراد خوانند و اهل مکه آنرا عرق الکافور و عروق الکافور گویند و آن بیخی است که از آن بوی کافور می آید. گرم و خشک است در دویم . گویند اگر تازه و تر آنرا بکوبند و بر کف پای بمالند هر علتی...