کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کپک زدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کپک زدگی
لغتنامه دهخدا
کپک زدگی . [ ک َ پ َ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) کپره زدگی . سفیدک زدگی . کلاش گرفتگی . اُورگرفتگی . اورزدگی .
-
واژههای مشابه
-
کپک زدن
لغتنامه دهخدا
کپک زدن . [ ک َ پ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کره برآوردن نان . کره گرفتن . (یادداشت مؤلف ). اکراج . تکریج . تکرج . (منتهی الارب ذیل کرج ). کپره زدن . کلاش گرفتن . کپک گرفتن . اُور زدن . اور گرفتن . رجوع به کپره زدن شود.
-
کپک خان
لغتنامه دهخدا
کپک خان . [ ک ُ ] (اِخ ) پسر دواخان و برادر ایسبوقاخان از خانان مغول بود که پس از ایسبوقاخان به سلطنت رسید و در سال 721 هَ . ق . به مرض گنگی و لالی دچار شد و برادرانش متصدی امر سلطنت شدند. رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 3 شود.
-
کپک زده
لغتنامه دهخدا
کپک زده . [ ک َ پ َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) سفیدک زده . کره زده . متکرج . (یادداشت مؤلف ).کپره زده . کلاش گرفته . اورزده . رجوع به کپره زده شود.
-
کپک ساز
لغتنامه دهخدا
کپک ساز. [ ک َ پ َ ] (نف مرکب ) آنکه کپک سازد. کپکی . آنکه مخمر درست کند. رجوع به کپکی شود.
-
storage mould/ storage mold
کپک انباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی که در انبارهای مرطوب بروز میکند
-
snow mould/ snow mold
کپک برفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی که در زیر برف رشد میکند و با آب شدن برف جُلینه و لکههای بافتمرده تولید میکند
-
grey mould/ grey mold
کپک خاکستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری قارچی ناشی از گونههای بوتریتیس (Botrytis) که به پوسیدگی نرم و تشکیل تودۀ خاکستریرنگ جُلینه در اندامهای ذخیرهای منجر میشود
-
moldiness
کپکزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] وجود کپک در یک ماده که در نتیجۀ آن بو و طعم ماندگی یا بیاتی در آن ایجاد میشود
-
yellow mould/ yellow mold
کپک زرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری قارچی ناشی از آسپرگیلوس فلاووس (Aspergillus flavus) و آ. پارازیتیکوس (A.parasiticus) که به قسمتهای مختلف گیاهچه و میوه آسیب میرساند
-
white mould/ white mold
کپک سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری قارچی ناشی از اسکلروتینیا اسکلروتیوروم (Sclerotinia sclerotiorum) که نشانۀ ویژۀ آن تشکیل پوشش سفید جُلینهای بر روی قسمتهای هوایی گیاه است
-
slime mould/ slime mold
کپک لعابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] هریک از ریزاندامگانهای ردۀ میکسومیسهتِس (Myxomycetes) و آکراسیومیسهتِس (Acrasiomycetes)
-
water mould/ water mold
آبکپک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] قارچهای اُاُمیست (Oomycetes) که برای رشدونمو وابسته به آب هستند و اغلب در سطح آب تودهای جُلینه تولید میکنند
-
کپک زدن
دیکشنری فارسی به عربی
عفن فطري