کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کِلَتَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کلت
لغتنامه دهخدا
کلت . [ ک ُ ل َ ] (اِ) از دانه های خوردنی است در سرزمین هند، نظیر برنج و عدس و ماش . (الجماهر ص 46). اسم حب هندی است که آن را کاسرالحجر نامندو آن حب القلت است . کلتهی . (فهرست مخزن الادویه ). گمان می کنم کلتهی صحیح است . (از حاشیه الجماهر ص 46).
-
کلت
لغتنامه دهخدا
کلت . [ ک ُ ل َ ] (ع ص ) کُلَّت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کُلَّت شود.
-
کلت
لغتنامه دهخدا
کلت . [ ک ُل ْ ل َ ] (ع ص ) فرس فُلَّت و کلت ؛ اسب تیزرو و شتاب . به تخفیف لام نیز آمده است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). فرس فلت و کلت ؛ اسب تیزرو که فراهم آید و خود را جمع کند و برجهد. (ازاقرب الموارد). فرس فلت و کلت و فُلَت و کُلَت ، اسب شتاب تی...
-
کلت
واژگان مترادف و متضاد
پارابلوم، تپانچه، رولور
-
کلت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: colt] (نظامی) kolt نوعی اسلحۀ کمری که جای چند فشنگ دارد. Δ سازندۀ آن ساموئل کلت، مخترع امریکایی (۱۸۱۴ ـ ۱۸۶۲ میلادی) بود، که نخستین تفنگ را که چند فشنگ در آن جا میگرفت، ساخت.
-
کُلُت
لهجه و گویش گنابادی
kolot در گویش گنابادی به لحظه برخورد چیزی که به زمین میافتد و صدای این برخورد را گویند.
-
جستوجو در متن
-
cotte
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلت
-
kelt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولت، نژاد کلت یا سلت
-
Sidonie-Gabrielle Colette
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیدنی گابریل کلت
-
Sidonie-Gabrielle Claudine Colette
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیدنی گابریل کلودین کلت
-
kelts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلوت ها، نژاد کلت یا سلت
-
پیشتاب
واژگان مترادف و متضاد
پارابلوم، ، پیشتاو، پیشتو، طپانچه، کلت
-
keltic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلته، سلتی، نژاد کلت یا سلت
-
Celt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر زدن، نژاد کلت یا سلت، نژاد سلت
-
کلتهی
لغتنامه دهخدا
کلتهی . [ ک ُ ت ِ ] (اِ) اسم حب هندی است که آن را کاسرالحجر نامند و آن حب القلت است . کلت . (فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به کُلَت شود.