کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کِلاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کِلاج
لهجه و گویش گنابادی
kelaj در گویش گنابادی یعنی کسی که دارای احراف چشم ها باشد ، چپ بودن چشم ها
-
واژههای مشابه
-
کلاج
لغتنامه دهخدا
کلاج . [ ک َ ] (اِ) به لهجه ٔ طبری کلاغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به واژه نامه ٔ طبری دکتر کیا ص 171 شود.
-
کلاج
لغتنامه دهخدا
کلاج . [ ک ُ ] (اِ) کماج نازک و نان قندی . (ناظم الاطباء). (از اشتینگاس ). و رجوع به گلاج در همین لغت نامه شود.
-
کلاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: clutch] kelāj دستگاهی در اتومبیل که راننده میتواند با اتصال دادن آن به موتور قدرت دورانی موتور را به جعبهدنده و چرخهای اتومبیل انتقال دهد، یا با جدا کردن آن از موتور، اتومبیل را از حرکت بازدارد. این دستگاه بهوسیلۀ پدال کلاچ که زیر...
-
کلاج
واژهنامه آزاد
(کِلاج) کلاغ.
-
کلاج
واژهنامه آزاد
کُلاج - به کسی که چشمش چپ است.
-
ده کلاج
لغتنامه دهخدا
ده کلاج . [ دِه ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 3هزارگزی باختر نیشابور. دارای 718 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
واژههای همآوا
-
کلاج
لغتنامه دهخدا
کلاج . [ ک َ ] (اِ) به لهجه ٔ طبری کلاغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به واژه نامه ٔ طبری دکتر کیا ص 171 شود.
-
کلاج
لغتنامه دهخدا
کلاج . [ ک ُ ] (اِ) کماج نازک و نان قندی . (ناظم الاطباء). (از اشتینگاس ). و رجوع به گلاج در همین لغت نامه شود.
-
کلاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: clutch] kelāj دستگاهی در اتومبیل که راننده میتواند با اتصال دادن آن به موتور قدرت دورانی موتور را به جعبهدنده و چرخهای اتومبیل انتقال دهد، یا با جدا کردن آن از موتور، اتومبیل را از حرکت بازدارد. این دستگاه بهوسیلۀ پدال کلاچ که زیر...
-
کلاج
واژهنامه آزاد
(کِلاج) کلاغ.
-
کلاج
واژهنامه آزاد
کُلاج - به کسی که چشمش چپ است.