کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کُل کُله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کل
لهجه و گویش تهرانی
دسته ای از کبوتران که به صورت فشرده در اسمان پرواز می کنند .
-
کل
لهجه و گویش تهرانی
دسته ای از کبوتران که به صورت فشرده در آسمان پرواز کنند.
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
بز کوی نر بالغ
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
کربلایی:()ممد،()علی،()حسین
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
بز بی شاخ
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
کربلائی:کل حسین/ممد/علی
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
کچل
-
کِل
لهجه و گویش تهرانی
تنور و کرسی
-
کُلّ
لهجه و گویش تهرانی
هر چهار طرف کرسی/کوتاه : مرغ دم کل =دم کوتاه .دست کل .سرکل= بیحجاب.
-
کل
واژهنامه آزاد
نوعی آواز رپ که خواننده بیشتر از خودش تعریف می کند و بقیه را کوچک تر نشان می دهد .
-
کل
واژهنامه آزاد
(شیرازی) کِل؛ هلهلۀ شادی. || کل زدن، کل کشیدن: بانگ شادی برآوردن.
-
کل
واژهنامه آزاد
کَلَ:(kala) در گویش گنابادی یعنی باغچه || کِلِّ:(kelle) در گویش گنابادی یعنی سر ، ابتدا ، آغاز ، اول
-
کل کل
لغتنامه دهخدا
کل کل . [ ک ُ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان آسمان آباد است که دربخش شیروان چرداول شهرستان ایلام واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کل کل
لغتنامه دهخدا
کل کل . [ ک ُ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی است که در شهرستان همدان واقع است و 285 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کل کل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) kalkal پرگویی؛ پرحرفی؛ بحث بیهوده.〈 کلکل کردن: (مصدر لازم) [عامیانه] پرگویی کردن و سر یکدیگر را به درد آوردن.