کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کُفْرَانَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کُفْرَانَ
فرهنگ واژگان قرآن
کفران - ناسپاسي - پوشاندن - ناديده گرفتن (ازکلمه کفر به معناي پوشاندن است)
-
واژههای مشابه
-
کفران
لغتنامه دهخدا
کفران . [ ک ُ ] (ع مص ) ناگرویدن . (منتهی الارب ) (دهار). || ناگرویدگی : بدین دولت جهان خالی شد از کفران و از بدعت بدین دولت خلیفه باز گسترده ست شادروان فرخی .گر مسلمان بوده عبداﷲبن سرح از نخست باز کافر گشته و در راه کفران آمده . خاقانی .لیک نفس زشت...
-
کفران
واژگان مترادف و متضاد
حقناشناسی، حقنشناسی، ناسپاسی، ناشکری
-
کفران
فرهنگ واژههای سره
ناسپاس
-
کفران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] kofrān ۱. ناسپاسی کردن؛ نیکیهای کسی را نادیده گرفتن.۲. [قدیمی] بیدینی؛ بیایمانی.
-
کفران
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ ع . ] (اِمص .) ناسپاسی ، ناشکری .
-
واژههای همآوا
-
کفران
لغتنامه دهخدا
کفران . [ ک ُ ] (ع مص ) ناگرویدن . (منتهی الارب ) (دهار). || ناگرویدگی : بدین دولت جهان خالی شد از کفران و از بدعت بدین دولت خلیفه باز گسترده ست شادروان فرخی .گر مسلمان بوده عبداﷲبن سرح از نخست باز کافر گشته و در راه کفران آمده . خاقانی .لیک نفس زشت...
-
کفران
واژگان مترادف و متضاد
حقناشناسی، حقنشناسی، ناسپاسی، ناشکری
-
کفران
فرهنگ واژههای سره
ناسپاس
-
کفران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] kofrān ۱. ناسپاسی کردن؛ نیکیهای کسی را نادیده گرفتن.۲. [قدیمی] بیدینی؛ بیایمانی.
-
کفران
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ ع . ] (اِمص .) ناسپاسی ، ناشکری .
-
جستوجو در متن
-
أَکْفُرُ
فرهنگ واژگان قرآن
کفران مي کنم - ناسپاسي مي کنم